گل باباشگل باباش، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 19 روز سن داره

نی نی مامانیش

2 ماهگی و ختنه سامیار

واکسنتو باید 22 آذر میزدیم ولی چون میوفتاد  روز جمع  ما هم روز 5شنبه که 21 بود بردیم برا واکسنت .پسر گلم  2 ماهگیش در 21 آذر  5.500 با لباساش بود. برا واکسنش من نتونستم برم داخل اتاق بابا سعید رفت پاهاشو گرفت ولی به محض اینکه واکسنو زد و صدای گریتو شنیدم دویدم بغلت کردم  باورم نمیشد چون تا اومدی تو بغلم اروم گرفتی خوابیدی. انگار هنوز باورم نشده یه موجودی اینقدر وابسته من باشه که تو اغوشم دردشو یادش بره و بخوابه.بوس به پسرم.دوست دارم مامان پسرم 92/10/5 ختنت کردیم 8 صبح 5 شنبه توسط دکتر حدادی تو ایلام. دقیقا 91 روزت بود.زودتر از اینا باید ختنه میشدی اما دکتر گفت خیلی بی جونه بزارین بزرگتر بشه.تو ماه صفر افتاد چون بع...
14 ارديبهشت 1393

مسافرت به اصفهان سونو 3 بعدی

تقریبا 5 ماهه بودم  که با خاله شیما  اینا رفتیم اصفهان.چون خاله شیما هم یه نی نی  تو راه داشت میخواست اصفهان سونویه NT انجام بده. تو راه کمی اذیت بودیم جفتمون.من چون ماهم بیشتر بود پاهام بدجور ورم کرده بود اما به هرحال مجبور بودیم بریم چون به دکترم قول داده بودم هم دلامون برا خانواده هامون تنگیده بود. این سفر با همه سختی هاش برامون شد خاطره.از تو راه گرفته بود تا تصادف با تنبکی و منار جنبونو باغ پرندگان و ......هر وقت یادش میکنم لبخند میزنم.خلاصه هم خاله شیما سونو شو داد هم من سونویه 3 بعدیمو انجام دادم .اونجا دیدمت .یه عالمه تکون میخوردی.کلی بابا سعید فیلمتو گرفت با گوشیش.آخه دستگاه خراب بود سی دی فیلمو نمیدادن. اما چند تا عک...
14 ارديبهشت 1393

واکسن 4 ماهگی

پسرم الان ساعت 1 شبه. فردا باید واکسنه 4 ماهگیتو بزنیم .خدایا چه زود گذشت انگار همین دیروز بود تو شکمه مامان بودی.چند روزه شبها بیقراری.انگار دل درد داری.بمیره مامان که پسرم دلش دردمیکنه. اما امشب انگار خوب خوابیدی. امیدوارم فردا زیاد واکسنت درد نداشته باشه وگرنه دیونه مبشم فرشته مامان .هر چقدرم که بگم دوست دارم کم گفتم تو یه تیکه از قلب مامانی.بوس به لپ پسر خوشگلم .موووووووووووووووچ مامان جون یاد گرفتی سینه سری کنی. اما باید کمکت کنیم.بابا دست میزاره پشته پاهات فشار میدی به دسته بابا و خودتو میکشی جلو.ناز بشی پسرم .همه زندگی مامان و باباتی. تو 4 ماهگیت وزنت 7.800 با لباس بود و قدتم 68 سانت پسرم یادم رفت بگم که عاشق اهنگ خیلی شاد...
14 ارديبهشت 1393

3 ماهگی سامیار مامان

سلام پسرم.اگه بدونی چه جیگری شدی.چقدر بابا و مامانتو میخندونی.تو این ماه به شکم میزارمت تلویزیون نگاه میکنی و با تلویزیون حرف میزنی.هر شب بابا سعید زنگ میزنه به عمه هات یا مادر جون باهاشون حرف میزنی.اما چه حرف زدنی هیچ کس نمیفهمه چی میگی. خیلی خوش خنده شدی واسه همه میخندی.قند تو دل همه آب میکنی. مامان قربونت بره هی گردنتو سفت میگیری تا سرتو از رو بالشت بیاری بالا بابا سعیدم دلش میسوزه بغلت میکنه. مامان ازت خیلی راضیه پسر گلم شب ساعت 11 میخوابی فقط 1 بار واسه شیر بیدار میشی و میخوابی تا ساعت 8 صبح.قربونت برم صبح که میشه اینقدر میخندی و حرف میزنی مامانتو از خواب بیدار میکنی. راستی یادم رفت بگم موهات داره میریزه.مامان جون داری کچل م...
14 ارديبهشت 1393

اولین سفر هوای سامیار

سلام پسرم.این روزا مامان گلی عمل کرده و ما به خاط دوریه مسافت نمیتونیم بریم پیشش.از راه دور جویای حالش هستیم.البته بابا سعید میخواست مارو ببره و برگرده که خاله ناهید گفت پروازه تهران شهرکرد باز شده. ما هم خوشحال شدیم و بابا هر چی تلاش کرد بیلیط ایلام تهران گیرش نیومد برا همین کرمانشاه تهران گرفت و ما 4شنبه ساعت 7 شب پرواز داشتیم.که بابا ساعت 1 مرخصی گرفت و اخرین نهار سال 92 کنار هم خوردیم و راه افتادیم سمت کرمانشاه.علی اقا بابای ایسا هم میخواست بره همدان اونم با ما بود.خلاصه بابا که دل نمیکند از پسرش.خلاصه ما سوار شدیم و شما تو حین بلند شدن گوشات گرفت و هی گریه میکردی منم پنبه گزاشتم تو گوشات و هر چی عروسک صدادار و اسباب بازی صدا دار داشتی ب...
14 ارديبهشت 1393

عید 93 و واکسن 6 ماهگی

سلام پسر مامان.همه زندگی مامان.نفس مامان و بابا. چه لحظه های خوبی داریم الان.خدایا شکرت .به خاطر وجود پسر گلمه.شیرین مامان.فرشته مامان.هر چقدر از با نمکیت بگم والله کم گفتم .شدی گل سر سبد فامیل.کوچکترین رشیدی فامیل.هر جا میریم عید دیدنی انگار من و بابا سعیدو نمیبینن اول شما رو بغل میکنن کلی بوست میکنن نازت میکنن بعد میان سراغ ما.خخخخخخ  . سامیار خیلی خوش خنده ای .به دنیا میخندی.هر کی نگات کنه و باهات حرف بزنه بهش میخندی که دل طرف غش میره برات .2 تا چالم میوفته گوشه لپات  مثل مامان خوشگلت.همه میگن ندا مثل خودت خوش خندست .خدا رو شکر.ارزو دارم همیشه با خنده ببینمت پسرم.وقتی داری شیر میخوری کلی بازی بازی میکنی.همه کار میکنی الا خورد...
14 ارديبهشت 1393
1